از دیر باز شباهت بین رفتار های انسان و حیوان مورد توجه دانشمندان قرار گرفته بود.گروهی از دانشمندان 5 میمون را در یک قفس قرار دادند و نردبانی که بالای آن موز قرارداده بودند را در این قفس گذاشتند.هر مرتبه که یک میمون از نردبان بالا میرفت، دانشمندان بقیه میمونها را با آب سرد خیس میکردند.پس از مدتی هرگاه که میمونی از نردبان بالا میرفت، بقیه میمونها وی را کتک میزدند.پس از آن دیگر هیچ میمونی علیرغم میل درونی جرات بالا رفتن از نردبان را پیدا نمیکرد.سپس دانشمندان تصمیم گرفتند که یکی از میمونها را عوض کنند. اولین کاری که این میمون انجام داد آن بود که از نردبان بالا رفت. بلافاصله بقیه میمونها او را کتک زدند. پس از چند مرتبه تکرار این ماجرا، عضو جدید یاد گرفت که نباید از نردبان بالا رود هر چند که دلیل آن را نمیدانست.دومین میمون نیز تعویض شد و همین ماجرا اتفاق افتاد. میمون تعویض شده اول هم در کتک زدن میمون دوم شرکت کرد. میمون سوم تعویض شد و ماجرای کتکزدن مجددا تکرار شد. میمون چهارم تعویض شد و ماجرای کتکزدن مجددا تکرار شد و میمون پنجم تعویض شد.
در نهایت پنج میمون در قفس بودند که هیچکدام هرگز با آب سرد خیس نشدهبودند و هر بار که یک میمون برای بالا رفتن از نردبان تلاش میکرد او را کتک میزدند.اگر امکانپذیر بود که از میمونها سوال شود که چرا میمونی که از نردبان بالا میرود را کتک میزنند، قطعا جواب این میبود که «نمیدانم، این روشی است که همیشه انجام میشود!»
اما مثالی شبیه در مورد انسان ها.گروهی از دانشمندان انگلیسی تصمیم گرفتند تاثیر رفتار انسان را در مورد کارهایی که گروهی دیگر از انسان ها انجام میدهند بسنجند.آنها دو یا سه انسان را در یک خیابان شلوغ لندن گذاشتند و از آنها خواستند به آسمان خیره نگاه کنند.رفتار مردمی که از این مکان می گذشتند بسیار جالب بود آتها اکثرا به آسمان خیره میشدند.چون ذهن انسان طوری طراحی شده که در مورد رفتار هایی که ، گروهی از همنوعانش انجام می دهند حالت پذیرش محض را دارد.این رفتارها معمولا ناخودآگاه انجام میشود.در مورد انسانها نکته جالب دیگری که وجود دارد هر چه مطلب با زرق و برق بیشتری بیان شود امکان باور کردن آن مطلب بیشتر میشود.
دانشجویى که سال آخر دانشکده خود را مىگذراند به خاطر پروژهاى که انجام داده بود جایزه اول را گرفت. او در پروژه خود از 50 نفر خواسته بود تا دادخواستى مبنى بر کنترل سخت و یا حذف ماده شیمیایى «دىهیدروژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و براى این خواست خود دلایل زیر را عنوان کرده بود:
1- مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ مىشود.
2- یک عنصر اصلى باران اسیدى است.
3- وقتى به حالت گاز در مىآید بسیار سوزاننده است.
4- استنشاق تصادفى آن باعث مرگ فرد مىشود.
5- باعث فرسایش اجسام مىشود.
6- روى ترمز اتومبیلها اثر منفى مىگذارد.
7- حتى در تومورهاى سرطانى یافت شده است.
از پنجاه نفر فوق 43 نفر دادخواست را امضا کردند. 6 نفر به طور کلى علاقهاى نشان ندادند و اما فقط یک نفر مىدانست که ماده شیمیایى «دىهیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است! عنوان پروژه دانشجویى فوق «ما چقدر زود باور هستیم» بود.
آلبرت انیشتین میگوید: تنها دو چیز انتها ندارد، جهان و حماقت انسانها
هیتلر میگوید:اگر می خواهید دروغی را بگویید سعی کنید دروغتان آنقدر قوی باشد که حتی احتمال دروغ بودن آن به ذهن مخاطبتان نرسد.
منبع : http://www.sabasaboohi.com
چنتا منبع دیگه که اسم اونا یادم نیست
|